آیا اصل امامت در قرآن ذکر شده است؟
1. وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ (سوره بقره آيه 124)
(به خاطر آوريد) هنگامى كه خداوند، ابراهيم را با وسايل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده اين آزمايشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم!» ابراهيم عرض كرد: «از دودمان من (نيز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پيمان من، به ستمكاران نمىرسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند، شايسته اين مقامند).
2. يا اَيُهَا الَّذينَ امَنُوا اَطيعُواللّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الامْرِ مِنْکُمْ ... (نساء، 59)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و پيشوايان معصوم خود را.
3. يوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِی كِتابَهُ بِيمينِهِ فَأُولئِكَ يقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يظْلَمُونَ فَتيلاً. (الإسراء، 71)
به ياد آور روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان مىخوانيم. كسانى كه نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را با شادى و سرور مىخوانند؛ و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد.
4. وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ. (سوره قصص آيه 5)
ما مىخواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم!
5. وَالَّذِينَ يقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّياتِنَا قُرَّةَ أَعْينٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا. (فرقان آيه 74)
اين آيه به دنبال آياتى واقع شده كه مهم ترين اوصاف بندگان خالص خدا (عباد الرحمن) را بيان مىكنند و آخرين صفات آنها با توجه همت بلند شان اين است كه مقام امامت را از خداوند در خواست مىكنند؛ لذا در مقام دعا مىگويند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرارده، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان!»
6. «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ» (سوره سجده، آيه 24)
و از آنان، امامان (و پيشوايانى) قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مىكردند؛ چون شكيبايى نمودند، و به آيات ما يقين داشتند.
در اين آيات خداوند به چند چيز تصريح نموده است:
اولاً؛ بر وجود امام تصريح مي كند.
ثانياً؛ بر جعل تشريعي الهي و انتصابي بودن امامت تاكيد مي كند.
ثالثاً؛ بر نياز به وجود چنين افرادي در طول تاريخ صحه مي گذارد. (عبارت «يهدون» با صيغه مضارع دال بر استمرار است)
رابعاً؛ بر وظيفه آنها، كه هدايت بر سبيل الهي است تاكيد مي كند.
و...
بنا بر اين ، اين ادعا كه اصل امامت در قرآن نيست ! ادعايي بيمورد و خلاف نص صريح قرآن است .